محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - بسیاری معتقدند که «جوکر» بهترین رئالیتی شوی نمایش خانگی ایران در تمام دوره هاست؛ ادعایی که، با توجه به کیفیت پایین بسیاری از محصولات این شبکه، چندان هم نامعقول به نظر نمیرسد. «جوکر»، با بهره گیری از یک ایده جهانی، در فصل اول بسیار جذاب ظاهر شد و توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.
فصل اول این مجموعه با حضور چهرههای بانمکی همچون امین حیایی، امیرمهدی ژوله و سام درخشانی، در کنار پدیدههایی مانند هومن حاجی عبداللهی و غلامرضا نیکخواه، یک اتفاق ویژه در شبکه نمایش خانگی ایران بود و بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. این مجموعه، اما در ادامه نتوانست با کیفیت قبل به کار خود ادامه دهد و حالا در آستانه فصل چهارم، تا حد زیادی برای مردم عادی و کم اثر جلوه میکند.
هر چیز تازهای میتواند به مرور زمان برای مردم عادی شود و دیگر اثرگذاری قبل را نداشته باشد. بخش مهمی از جذابیت جوکر در فصل اول نیز مدیون ساختار متفاوت این رئالیتی شو بود که در ادامه برای مخاطبان به سازوکاری عادی تبدیل شد. در قسمتهای اول این مجموعه، کنجکاوی مخاطبان به همراهی شان با «جوکر» دامن میزد و بینندههای این مجموعه هر لحظه به دنبال آن بودند که ببینند مهمانان برنامه چه برگ برنده تازهای را رو میکنند.
کافی است ورود ایرج ملکی به یکی از قسمتهای فصل اول را به یاد بیاورید؛ اتفاقی که مخاطبان و مهمانان را هم زمان غافل گیر کرد، یا بازیهایی که از سوی علی لک پوریان به اجرا درمی آمدند و برای بینندگان تازگی داشتند. الگوهای تکرار شونده اما، در فصلهای بعدی عملا به چشم اسفندیارکار تبدیل شدند و قسمتهای اخیر کمتر از قبل بیننده را سر ذوق آورده است. شاید بیراه نباشد اگر فکر کنیم که «جوکر» بخش عمدهای از توان خود را در همان ابتدای راه به مخاطبان عرضه کرد تا بیننده بیشتری جذب کند و حالا دستش حسابی از خلاقیت تازه خالی شده است.
انتخاب ترکیب مهمانان در «جوکر» یکی دیگر از مواردی است که به کیفیت ساختاری این برنامه در فصلهای دوم و سوم لطمه وارد کرده است. در چنین محصولی، چندان مهم نیست که مهمانها مشهور و محبوب باشند، بلکه بامزگی، شوخیها و تازگی داشتن مختصات شخصیتشان برای مخاطب از اهمیت بیشتری برخوردار است. در فصل نخست، عملکرد غلامرضا نیکخواه مورد توجه مردم قرار گرفت. کسی که یک ستاره کمدی یا بازیگری محبوب به شمار نمیرود، اما رو شدن برگ تازهای از توانایی هایش حسابی به مذاق مخاطبان خوش آمد.
در فصل دوم این برنامه هم ایمان صفا و عباس جمشیدی بار طنز کار را به دوش کشیدند و همین اتفاق در فصل سوم با حضور بابک نهرین و سروش جمشیدی رخ داد. چهرههایی که به هیچ عنوان سلبریتیهای پرطرف دار و محبوب تلویزیونی یا سینمایی نبودند و مخاطب کمتر آنها را در موقعیت رئالیتی شو دیده بود. درباره فصل چهارم اما، وضعیت کمی نگران کنندهتر است، زیرا خلأ حضور کمدینهای حرفهای و شخصیتهای بامزه کمتر دیده شده، در ترکیب مهمانان احساس میشود. با این همه، نمیتوانیم درباره فصل چهارم پیش داوری کنیم و این احتمال هم وجود دارد که بهزاد محمدی پدیده این فصل باشد.
جنس شوخیهایی که در «جوکر» از سوی مهمانان اجرا میشوند، به مرور زمان برای مخاطب رنگ میبازد، به طوری که در برهههایی از این مجموعه با طنزی تکراری و مایل به لودگی طرفیم. وقتی رقابت به جایی میرسد که اعضا باید برای خنداندن دیگران هر کاری بکنند، طبیعی است که جنس شوخیها هم تنزل چشمگیری بیابد. تلاش بیش از حد مهمانان برای شوخی کردن با حرکات موزون به یک ترفند تکراری در این مجموعه تبدیل شده که کمتر مخاطبی ممکن است از تماشای آن بخندد. استفاده از لباسهای متفاوت و نامتعارف که در فصل اول با ابداع هومن حاجی عبداللهی و بیژن بنفشه خواه جالب به نظر میرسید هم در فصلهای بعدی به عنصری بی اثر در «جوکر» تبدیل شد.
اما بزرگترین ظرفیت نادیده گرفته شده این رئالیتی شوی ایرانی، کاهش اثرگذاری بخش موسوم به جوکر تایم است. در هنگام پخش قسمت اول این مجموعه انتظار میرفت که بینندگان در قسمتهای بعدی با فستیوالی از استنداپ کمدیهای درجه یک روبه رو شوند و جوکر تایمها عنصر طلایی این مجموعه لقب بگیرند. به مرور اما، جوکر تایم تبدیل به یک بخش ساده از این برنامه شد که در آن فقط یک نفر اجازه خندیدن دارد و اغلب همان شوخیهایی که در بیرون صحنه برقرار است، در جوکرتایم، فقط در مکانی مشخص، ادامه پیدا میکند.